تبار آریایی در کشاکش آزادی و بردگی
نویسنده:
محمدرضا اکبری دستجردی
امتیاز دهید
کتاب تبار آریایی در کشاکش آزادی و بردگی، یک اثر جامعهشناختی نوشته محمدرضا اکبری دستجردی
(اهورا دستجردی) است. این کتاب درمورد شرایط اجتماعی و تفکر مردمان آسیایمیانه و خاورمیانه که برآمده از فرهنگ کهنسال ایرانی هستند، به رشته تحریر درآمده است. در این اثر روی سخن نویسنده با مردمانی است که در حدفاصل جیحون تا مدیترانه زندگی میکنند. یعنی مردمانی که در حوزه فرهنگی ایران بزرگ -معادل تقریبی مرزهای ایران در روزگار ساسانیان است- ساکن هستند.
در بخشی از مقدمه کتاب آمده است:
در تنگنای تاریکیِ جهان و کشمکش مردم و بازیهایی که سرانِ کشورها سر مردمان پیاده میکردند، به زمین افتاده بودم و هیچ از دستم برنمیآمد. مردمان روزبهروز بیشتر چپاول میشدند و خون بیگناهان پایمال میگردید. من میدانستم که باید زنده بمانم تا نقش خود را در تاریکی بازی کنم. تاریکی هر روز بیشتر مرا فرامیگرفت، من هم به چشمانم گفته بودم که روشنایی در همین نزدیکیست. باید بدانید چه کسانی کوری شما را آرزو دارند و میخواهند در این زمین که پیشکش خدا به آدمهاست، به ددمنشی بپردازند و جانتان را به بهای هیچ از شما بگیرند. ددمنشی در زمین، همچون یک بیماریِ واگیردار است و کسانی که مهر در دلشان رو به فراموشیست، به این بیماری دچار خواهند شد. بدسرشتانی که سرچشمهی این بیماری هستند، همهی توانشان را به کار گرفتهاند تا شما همچون آنان به تباهی کشانده شوید...
بیشتر
(اهورا دستجردی) است. این کتاب درمورد شرایط اجتماعی و تفکر مردمان آسیایمیانه و خاورمیانه که برآمده از فرهنگ کهنسال ایرانی هستند، به رشته تحریر درآمده است. در این اثر روی سخن نویسنده با مردمانی است که در حدفاصل جیحون تا مدیترانه زندگی میکنند. یعنی مردمانی که در حوزه فرهنگی ایران بزرگ -معادل تقریبی مرزهای ایران در روزگار ساسانیان است- ساکن هستند.
در بخشی از مقدمه کتاب آمده است:
در تنگنای تاریکیِ جهان و کشمکش مردم و بازیهایی که سرانِ کشورها سر مردمان پیاده میکردند، به زمین افتاده بودم و هیچ از دستم برنمیآمد. مردمان روزبهروز بیشتر چپاول میشدند و خون بیگناهان پایمال میگردید. من میدانستم که باید زنده بمانم تا نقش خود را در تاریکی بازی کنم. تاریکی هر روز بیشتر مرا فرامیگرفت، من هم به چشمانم گفته بودم که روشنایی در همین نزدیکیست. باید بدانید چه کسانی کوری شما را آرزو دارند و میخواهند در این زمین که پیشکش خدا به آدمهاست، به ددمنشی بپردازند و جانتان را به بهای هیچ از شما بگیرند. ددمنشی در زمین، همچون یک بیماریِ واگیردار است و کسانی که مهر در دلشان رو به فراموشیست، به این بیماری دچار خواهند شد. بدسرشتانی که سرچشمهی این بیماری هستند، همهی توانشان را به کار گرفتهاند تا شما همچون آنان به تباهی کشانده شوید...
آپلود شده توسط:
Reza
1399/11/17
دیدگاههای کتاب الکترونیکی تبار آریایی در کشاکش آزادی و بردگی
در این کتاب ردهبندی نوشتار به این گونه است که نخست، نوشتاری ادبی با درون مایهای ناآشنا آغاز شده و سپس آرامآرام به دشواریهای مردمان پرداختم و بانی آن دشواریها را به نمایش گذاشتم. پس از آن به دادن راهکاری برای رهایی مردم سرزمین پُربارمان پرداخته شده. جُستارها فراوانند هرچند که باید بیشتر از این هم میبود، چون رنج مردم جهان و سرزمینم به یکی و چندتا پایان نمییابد و سختیها و بانی آنها بسیارند.
این جستارها و درونمایههایش پس از چندین برگ نوشتار ادبی که شاید برای سرنخ دادن و پیشزمینهای برای آماده سازی ذهن شما باشند، در برگیرندهی نوشتاری بدینسان هستند:
خانواده، ستم، ستمکار و ستمدیده، بردگی و آزادگی، هازمان(جامعه)، اندکی تاریخ، مرزها، پرچم، جنبشهای جداییخواه و پانیسمها، جهانخواران و ستمکاران جهانی، اپیون(مخدر)، سامانهی آموزشی، رسانه، ملیگرایی، ایران و سرزمینهای جدا افتاده از آن، اختلاف طبقاتی، زنستیزی، مردستیزی، محیطزیست، دولتهای ملیتستیز، مردم، سامانهی سرمایهداری، جوانان و...
همچنان بر پالایش زبان پارسی از واژگان بیگانه پافشاری شده. زبان و فرهنگ پر بار ما در این زمانه، تنها چیزیست که میتواند دربرابر تاریکیِ جهان نوین و پستسرشتانِ افسار به دست آن، جامهی رزم به تن کند و پیروز شود، همانگونه که هزارهها با کمری شکسته توانسته و اکنون هم خواهد توانست.
باشد که جایگاه بنیادین مردم و فرهنگ و زبان کشورمان ایران به زودی آشکار شود و ایرانِ بزرگ، بار دیگر با یکدلیِ مردمِ آن ریخت بگیرد و بیش از این در بیهویتی به سر نبریم.